بچه ها یادتون نره فرداشب لیله الرغائبه. لیلة الرغائب (شب آرزوها) نخستین شب جمعه ماه رجب است که در این شب فرشتگان بر زمین نزول میکنند تا رحمت الهی را نازل کنند. از برای این شب عملی از پیامبر وارد شده با فضیلت بسیار از جمله اینکه گناهان بسیار به سبب آن آمرزیده شود. این عمل به این شکل است:
کشف بزرگی که کردم اینه که توی بارداری هرچقدر بیشتر بخوابی، بیشتر خسته میشی! یعنی دقیقاً کارکرد بدن برعکس افراد عادی میشه و با خوابیدن نه تنها خستگی برطرف نمیشه، بلکه خسته تر هم میشی!
تکبیر
بگذریم. این روزها درگیر وام گرفتن و سنجیدن شرایط مختلفیم تا بهترین شرایطو که کمتر بهمون فشار بیاره رو انتخاب کنیم. مطمئنم اشتباه نکردیم که خونه گرفتیم اما اقساط وام هایی که قراره بگیریم یک کمی زیاد میشه! یه کم که چه عرض کنم، خیلی! اگر بتونیم وام جور کنیم و پول فروشنده رو تسویه کنیم، قسطمون در بهترین حالت ماهی 2400 میشه! حالا شما فکر کنین من قراره از چند ماه دیگه برم برای مرخصی زایمان و حقوقم 2/3 میشه و مزایا و اضافه کاری هام قطع میشه!
تازه شم باید اسفند ماه 40 تومن هم به مستاجر بدیم که پاشه! اینو میشه یه جوری حل کرد. با کار کردن و تلاش مضاعف من و علی و نوشتن مقاله و پایان نامه و کارای این چنینی.
باید یک سالی به خودمون فشار بیاریم. از نظر همه بهترین کارو کردیم که زودتر برای خونه اقدام کردیم و درسته بهمون فشار میاد، اما ارزششو داشت. خیلی ها هم بهمون میگن خیلی ریسک بزرگی کردین. البته اونا یحتمل ما رو با خودشون و خرج و برج و ریخت و پاش های خودشون مقایسه میکنن که چنین حرفی میزنن.
میدونم سال سختی رو در پیش داریم اما ایمان دارم یکی اون بالا هست که خیلی بزرگتر از مشکلاتمونه و به شدت هوامونو داره و کمکمون میکنه. در ضمن یه نی نی گولو داریم که هنوز نیومده برامون کلی خیر و برکت داشته. مگه میشه خدا بهمون سخت بگیره آخه؟
دعا کنید وام هامون جور شه و از پس همه چی به خوبی بر بیایم. من که همیشه برای همه تون دعا میکنم.چه تو حرم، چه در حالت عادی و از خدا میخوام هرکسی هر حاجتی داره، اگر به صلاحشه، به بهترین شکل برآورده به خیر بشه...
اینم از احوالات این روزهای ما!
نمیدونم داستان این خونه خریدن و فروختن ما کی قراره تموم شه! ذهنم به شدت درگیره این روزها. در به در دنبال خونه ایم برای خرید چون قضیه تعاونی مسکن اداره علی منتفی شد و معلوم هم نیست تا یکی دو ماه دیگه قیمتها چه تغییری میکنه! برای همین باید از الان دست به کار شیم.
محدوده ای که میخواستیم، خونه نوساز متری 3200 هست و همه متراژ بالای 90 متر! اینه که مجبور شدیم بیخیال اون محدوده بشیم. دیروز به سرمون زد بریم یه محدوده دورتر رو ببینیم و آمار بگیریم. تو ساختمون یکی از دوستامون که با هم رفت و آمد داریم یه واحد هست که امروز قراره بریم ببینیم.
قیمت اون محدوده کمتر از باجکه و اینطوری بهمون کمتر فشار میاد.تازه میشه متراژ کمتر هم پیدا کرد توش!
مسئله دیگه اینه که خریدار خونه 1/3 پول رو داده و مابقی رو پای سند میده و چون میخواد وام مسکنشو زیاد کنه و مدارکشو هنوز نبرده، اینه که یه کمی دیرتر از موعد مقرر پول دستمون میرسه و حسابمون کار نکرده و واممون رو ممکنه دیرتر بگیریم!
ذهن من و علی این روزها همش در حال حلاجی این مسائله و همش داریم حساب کتاب میکنیم و کاغذ و خودکار به دست خوابمون می بره!
تازه تو خواب هم این چیزا دست از سرمون بر نمیداره و همش داریم خوابشو می بینیم
مطمئنم خدا مثل همیشه هوامونو داره ولی شکی نیست که دعا هم اثرش زیاده
برامون دعا کنید تا هرچی خیر و صلاحمونه زودتر برامون اتفاق بیفته و یه خونه با شرایط عالی پیدا کنیم!
هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم