زیر این آســــمون آبــــــــــی

با همسرم زیر این آسمون آبی زندگی میکنیم و گاهی اینجا می نویسم

زیر این آســــمون آبــــــــــی

با همسرم زیر این آسمون آبی زندگی میکنیم و گاهی اینجا می نویسم

یه پست سبز

چند وقتی بود از این پستای سبز نذاشته بودم. گفتم بد نیست از سبزی صحبت کنیم. چند وقت پیش که رفته بودیم ولایتمون، خونه مادرشوهرم یه نایلون سیر دیدم که سبز شده بود و افتاده بود. مادرشوهرم گفت اگر میخوای ببر چرخش کن برای ماست. گفتم نه سیر داریم. بعد یادم اومد یه گلدون بزرگ تو بالکنشون بلااستفاده افتاده. این شد که دست به کار شدم و با شوق فراوان سیرها رو یکی یکی توش کاشتم و آب دادم و برگشتیم قم و اصلاً یادم رفت چنین چیزی وجود داشته.

تا اینکه برای عروسی خواهرشوهر که رفته بودیم، رفتم تو بالکن که یهو چشمم افتاد به گلدونه و ذوق زده شدم. سیرها بلند شده بود و کسی نمی چیدشون! جون میده برای آش دوغ. اووووم به به. دهنم آب افتاد 

خونه بابام که بودم همش تو حیاط بودم و یه آبکش دستم بود سبزی میچیدم و بعد از شستنش، نون پنیر میاوردم و می افتادم به جون سبزی ها. انشالله بعد از تعطیلات عید میخوام سبزی بکارم تو باکس های سبزیجاتم. گوجه و خیار و سبزیجات. به به. من می میرم برای سبزی کاری

اینم یه آبکش سبزی حیاط خونه مادری به همراه گوجه های ریز. راستش دل خودمم بدجوری آب افتاد از دیدنش!!! 

اینم خیار محلی حیاط مامانمه که خیلی خوشمزه است. این هنوز کوشولواه 

این هندونه هه رو آخرش نفهمیدم ما خوردیمش یا نصیب ازما بهترون شد!

اینارو هم من کاشته بودم تو حیاط و اینقده دوسشون داشتم که خدا میدونه. یعنی الان آرزومه یه تیکه زمین داشته باشم اینجا و توش سبزی بکارم. به امید آن روز!!! به به 

سبزی کاری و گل کاری خیلی باعث تغییر روحیه آدم میشه. آدم حتی خسته هم بشه باز شیرینه. با دیدن سبز شدن و قد کشیدنش آدم احساس شادابی میکنه. هر روز بهشون آب میده و قربون صدقه شون میره! علی که با دیدن ناز کردن گل و سبزی هام و حرف زدنم باهاشون به شوخی میگه کاش به ما اینقدر توجه میکردی . از من نصیحت: حتماً انجامش بدین. بهتون قول میدم پشیمون نخواهید شد! الان بهترین زمان برای کاشت سبزی و صیفی جاته. اگر قصد سفر ندارید حتماً دست به کار شید. تو گلدون و کاسه و بطری نوشابه و هرچیزی که میشه خاک توش ریخت هم میشه سبزی کاشت!

خب تا اینجا دیگه بسه. غرض آب شدن دلتون بود که فکر کنم حاصل شد! 

نظرات 11 + ارسال نظر
mahboube پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:22 ق.ظ http://sweetwishes.blogsky.com

فدااااات شم.به به.به این میگن پست.واقعا حال کردم
حتما تجربش میکنم.فقط به نظرت پشت پنجره سبزی ج میده؟آخه خونموم تراس نداره.
دلم باز شد فاطمه جونم
میدونی چیه؟بیکاری بد دردیه.آدم دوست داره تو زندگی یه کار مفید بکنه.وگرنه نمیفهمم اینهمه خرخونیم واس چی بوده...قبلنا اصلا ب خاطر کار درس نمیخوندم.یعنی از کار کردن زن خوشم نمیومد.اما وقتی آدم چند سال تو جامعه زندگی میکنه دیگه نمیتونه تو خونه بمونه و منتظر گذشت زمان باشه...

فقط بخاطر حال تو گذاشتم این پستوها
اگر نور بخوره حتماً جواب میده
بهتره گاهی پنجره رو باز کنی که هوای تازه هم بخوره
توتو گلدونای کوچیکم میتونی بکاری

آره بیکاری اعصاب آدمو میریزه به هم ولی اگر به کشاورزی یا یه کار هنری علاقه مند باشی که وقت نداری سرتو بخارونی چه برسه به بیکاری!!!

هدیه پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:28 ب.ظ

چه باحوصله ای تو دختر،آفرین.

محبوبه شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 05:42 ق.ظ

دقیقا آدم کاری رو که واقعا دوست داشته باشه حتی تو اوج خستگی انجامش میده.
خسته نباشی بانو

اهوم
سلامت باشی

آویشن شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ب.ظ

این پستت منو یاد خونه مادرشوهرم و حیاط و باغش انداخت. واقعا سبزی محلی و کلا صیفیجات یه مزه دیگه ای هم داره.

من عاشق این گوجه کوچولوها هستم:)
آفرین به تو که اینقد با ذوقی. آدم به هرچی علاقه داشته باشه هرجا که باشه با کمترین امکانات میتونه کار مورد علاقشو انجام بده

اهوم مزه اش خیلی فرق دارم
منم خیلی ازین گوجه ها دوست دارم

قربونت برم

من شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 04:23 ب.ظ http://timebomb.persianblog.ir/

شما از اون افرادی هستی که سنگ هم بکاری سبز میشه میاد بالا!

نه بابا
اینجا از این خبرا نیست
تو ولایتمون هرچی میکاشتم میشد اما اینجا کشاورزی زیاد جذاب نیست!

یِ خانومِ شاد! یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 02:23 ب.ظ

وای وای دلم ضعف رفت
منم آرزومه ی روزی ی حیاط داشته باشم فقط توش از این چیزا بکارم
من از اون خیارا نخوردم تا حالا

انشالله که به آرزوت برسی عزیزم
جز اینکه خوشمزه است نمیشه طور دیگه توصیفش کرد!

Fahimeh دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 05:24 ب.ظ

نوش جونتون باشه عزیزم .. منم خونه مادرم اینا خیلی بزرگه نزدیک 350 متره ویه حیاط بزرگ دارن .. مامان من عاشق سبزی کاریه و ما وسط شهر که همه از مغازه سبزی وخیار تهیه میکنن خودمون تازه وعالیش رو داشتیم دلم تنگ شده واسه اون روزا .. خوش به حال نی نیتون که مامان به این گلی وهنرمندی داره

چه خوب
حداقل میری اونجا رو میبینی و دلت وا میشه

نازنین بانو شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:53 ب.ظ http://www.mydays1390.blogfa.com

سلام
بدجوری هوس سبزی کاری اونم هنوز که نرفتم خونه خودم انداختی به جونم دختر.
الهی بگردم اون خیاره چرا اینقد جوش جوشی؟؟؟؟

سلام عزیزم
خوبه دیگه
دست به کار میشی

بچه که هست جوش داره خیارش. بزرگ بشه خوب میشه

بانو چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:02 ق.ظ http://talkhoshirinezendegi.blogfa.com

خوش به حااااااااااالت
منم خیلی دوست دارم... ولی میترسم بهشون نرسم و حیف شن...
ضمن اینکه خیلی هم جا نداریم برای سبزی کاری...

عیب نداره
مهم احساس خوب رویش گیاهه
حتی اگر به سرانجام هم نرسه، تو اون برهه ای که رشد میکنه لذتشو میبری
خیلی هم جا نمیخواد
فقط نور میخواد

بلورین پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:39 ب.ظ http://boloorin.blogsky.com/

منم خیلی علاقه دارم...یادمه یه بار هم اینجا برات کامنت گذاشتم که وقتی اومدم خونه خودم حتما این سبزی کاری ها انجام می دم...اما متاسفانه خونه ما اصلا آفتاب گیر نیست...بالکنمون هم صبح یه نیم ساعت آفتاب می گیره و تموم...یه دو سه تا گل آپارتمانی خریدیم دو تاش که خشکید یه دونه ش هم که برگ پهنی داره و شبیه به پیچکه رشد نداره از بی آفتابی...برگای تازه ش به خاط نبود افتاب پهن نمی شه...واسه همین دیگه دل نمی کنم کاری انجام بدم..
اینقدر از این موضوع ناراحتم که نگو...

پنجره هم نداری که آفتابگیر باشه؟
من گلامو گذاشتم کنار پنجره آشپزخونه م که آفتابگیره نصف روز
فکر کنم نیم ساعت هم کافی باشه برای سبزی
امتحانش که ضرری نداره

جان موریسون پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 06:47 ب.ظ

من اولین بار هست که در وب تو می ایم وخیلی زیبابود

دروغگو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد